فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

همزاد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

همسن، همسال

فونتیک فارسی

hamzaad
اسم صفت

twin, twin brother, twin sister

هردو برادر همزاد در لندن به دنیا آمدند.

Both the twin brothers were born in London.

تشخیص یک همزاد از دیگری کار سختی بود.

It was hard to distinguish one twin from the other.

موجودی جن مانند که زمان به دنیا آمدن یک شخص با او به دنیا می‌آید

فونتیک فارسی

hamzaad
اسم صفت

عامیانه alter ego

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او همزاد من است همه جا با هم می‌رویم.

He's my alter ego we go everywhere together

همزاد سوپرمن کلارک کنت بود.

Superman's alter ego was Clark Kent.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد همزاد

  1. مترادف:
    تواء‌مان هم‌سال هم‌سن

ارجاع به لغت همزاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همزاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همزاد

لغات نزدیک همزاد

پیشنهاد بهبود معانی