امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

همزاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

همسن، همسال

فونتیک فارسی

hamzaad
اسم صفت
twin, twin brother, twin sister

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- هردو برادر همزاد در لندن به دنیا آمدند.

- Both the twin brothers were born in London.

- تشخیص یک همزاد از دیگری کار سختی بود.

- It was hard to distinguish one twin from the other.
موجودی جن مانند که زمان به دنیا آمدن یک شخص با او به دنیا می‌آید

فونتیک فارسی

hamzaad
اسم صفت
عامیانه alter ego

- او همزاد من است همه جا با هم می‌رویم.

- He's my alter ego we go everywhere together

- همزاد سوپرمن کلارک کنت بود.

- Superman's alter ego was Clark Kent.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد همزاد

ارجاع به لغت همزاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همزاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همزاد

لغات نزدیک همزاد

پیشنهاد بهبود معانی