آخرین به‌روزرسانی:

همشهری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / hamshahri /

townspeople, fellow townsman, citizen, an inhabitant of the same city, one who lives in the same city

کسی که با دیگران در یک شهر زندگی می‌کند یا اهل آن شهر است

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سربازان آنجا بودند تا از همشهریان محافظت کنند.

The troops were there to protect the townspeople.

همشهریان عزیز

dear fellow townspeople

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت همشهری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همشهری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همشهری

لغات نزدیک همشهری

پیشنهاد بهبود معانی