to persuade, to oblige, browbeat, coerce, compel, constrain, force, push
to persuade
to oblige
browbeat
coerce
compel
constrain
force
push
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه sandbag
sandbag
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وادار کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وادار کردن