آخرین به‌روزرسانی:

واگیردار به انگلیسی

معنی‌ها

contagion, transmissible, catching, contagious, epidemic, infectious, transmittable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

communicable

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت واگیردار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «واگیردار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/واگیردار

لغات نزدیک واگیردار

پیشنهاد بهبود معانی