آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

ورم کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / varam kardan /

to swell, to become turgid, to puff up

to swell

to become turgid

to puff up

پف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

روده‌های او ورم کرده است.

His intestines are swollen.

کم‌خوابی باعث شد چشمانش ورم کند.

Lack of sleep caused her eyes to puff up.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ورم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ورم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ورم کردن

لغات نزدیک ورم کردن

پیشنهاد بهبود معانی