به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پستچی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مامور نامه‌رسان
  • فونتیک فارسی

    postchi
  • اسم
    postman, letter carrier, mailman
    • - دیروز سگ ما پستچی را گاز گرفت.

    • - Our dog bit the postman yesterday.
    • - پستچی بسته‌ام را امروز تحویل داد.

    • - The postman delivered my parcel this morning.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پستچی

ارجاع به لغت پستچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پستچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پستچی

لغات نزدیک پستچی

پیشنهاد بهبود معانی