جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
مترادف و متضاد
پستچی به انگلیسی
آخرین بهروزرسانی:
چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
مامور نامهرسان
فونتیک فارسی
postchi
اسم
postman, letter carrier, mailman
- دیروز سگ ما پستچی را گاز گرفت.
- Our dog bit the postman yesterday.
- پستچی بستهام را امروز تحویل داد.
- The postman delivered my parcel this morning.
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد پستچی
برید، پیک، چاپار، فراش، نامهرسان
لغات نزدیک پستچی
-
پستایی
-
پستایی کردن
- پستچی
-
پستخانه
-
پستخانه کوچک
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری