nephew
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسر خواهرم نوازندهای مستعد است.
My nephew is a talented musician.
پسر خواهرم این آخر هفته به دیدنم میآید.
My nephew is coming to visit me this weekend.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پسر خواهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسر خواهر