آخرین به‌روزرسانی:

پویا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پر انرژی، دینامیک، پرجنب و جوش

فونتیک فارسی

pooyaa
صفت

dynamic, vivid, active, restless, kinetic

حافظه‌ی پویا

dynamic storage

نیروی پویا که ارابه را به حرکت درمی‌آورد

the dynamic force that moves a cart

دستور زبان nominative

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پویا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پویا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پویا

لغات نزدیک پویا

پیشنهاد بهبود معانی