puff, draw, drag, toke, draft
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او یک پک زد و سیگار را دور انداخت.
He took a draft and threw away the cigarette.
او مرتباً به سیگار خود پک میزد.
He kept puffing at his cigarette.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پک