۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

چوب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / choob /

wood, tree, lign-, hylo-

ساقه‌ی درخت، کنده

قطعه چوب

a block of wood

بعضی از حیوانات با جویدن چوب در آن سوراخ ایجاد می‌کنند.

Some animals chew holes in wood.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

چسب چوب

wood cement

مبل ساخته‌شده از چوب سخت

furniture made of hardwood

او چوب را به دو نیم کرد.

He broke the wood in half.

اسم
فونتیک فارسی / choob /

stick, firewood, kindling

هیزم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

دو دختر جوان چوب جمع می‌کردند.

Two young girls were collecting firewood.

چوب تر

wet firewood

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چوب

  1. مترادف:
    تیر ساقه درخت کنده
  1. مترادف:
    ترکه چماق خیزران
  1. مترادف:
    شاخه بریده درخت
  1. مترادف:
    هیزم هیمه

ارجاع به لغت چوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چوب

لغات نزدیک چوب

پیشنهاد بهبود معانی