آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

چوب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / choob /

wood, tree, lign-, hylo-

wood

tree

lign-

hylo-

ساقه‌ی درخت، کنده

قطعه چوب

a block of wood

بعضی از حیوانات با جویدن چوب در آن سوراخ ایجاد می‌کنند.

Some animals chew holes in wood.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

چسب چوب

wood cement

مبل ساخته‌شده از چوب سخت

furniture made of hardwood

او چوب را به دو نیم کرد.

He broke the wood in half.

اسم
فونتیک فارسی / choob /

stick, firewood, kindling

stick

firewood

kindling

هیزم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دو دختر جوان چوب جمع می‌کردند.

Two young girls were collecting firewood.

چوب تر

wet firewood

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چوب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تیر ساقه درخت کنده
مترادف:
شاخه بریده درخت
مترادف:

ارجاع به لغت چوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چوب

لغات نزدیک چوب

پیشنهاد بهبود معانی