آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    چوب به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / choob /

    wood, tree, lign-, hylo-

    wood

    tree

    lign-

    hylo-

    چوب, wood, tree, lign-, hylo-
    ساقه‌ی درخت، کنده

    قطعه چوب

    a block of wood

    بعضی از حیوانات با جویدن چوب در آن سوراخ ایجاد می‌کنند.

    Some animals chew holes in wood.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    چسب چوب

    wood cement

    مبل ساخته‌شده از چوب سخت

    furniture made of hardwood

    او چوب را به دو نیم کرد.

    He broke the wood in half.

    اسم
    فونتیک فارسی / choob /

    stick, firewood, kindling

    stick

    firewood

    kindling

    هیزم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    دو دختر جوان چوب جمع می‌کردند.

    Two young girls were collecting firewood.

    چوب تر

    wet firewood

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد چوب

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تیر ساقه درخت کنده
    مترادف:
    ترکه چماق خیزران
    مترادف:
    شاخه بریده درخت
    مترادف:
    هیزم هیمه

    سوال‌های رایج چوب

    چوب به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «چوب» در زبان انگلیسی به wood یا timber ترجمه می‌شود.

    «چوب» به ماده‌ای طبیعی گفته می‌شود که از تنه و شاخه‌های درختان به دست می‌آید و دارای ساختاری سخت، محکم و قابل برش است. این ماده یکی از قدیمی‌ترین و پرکاربردترین منابع طبیعی بشر است که هم در زندگی روزمره و هم در صنایع مختلف نقش اساسی ایفا می‌کند. چوب به دلیل دوام، انعطاف‌پذیری و قابلیت شکل‌پذیری، به عنوان مصالح ساختمانی، ابزارآلات، مبلمان، صنایع دستی و سوخت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    در زندگی روزمره، چوب کاربردهای فراوانی دارد. از ساخت مبلمان، در و پنجره، کف‌پوش، قفسه و وسایل تزئینی گرفته تا تهیه‌ی ابزارهای ساده و وسایل خانگی، چوب نقش مهمی ایفا می‌کند. این ماده علاوه بر جنبه‌ی کاربردی، ارزش زیبایی‌شناسی نیز دارد؛ بافت طبیعی، رنگ و گرمای چوب محیط را دلنشین و صمیمی می‌کند و حس نزدیکی به طبیعت را القا می‌نماید.

    از منظر صنعتی و اقتصادی، چوب منبعی تجدیدپذیر و قابل بهره‌برداری است که اهمیت فراوانی در صنایع مختلف دارد. صنایع چوب و کاغذ، ساخت وسایل نقلیه، سازه‌های چوبی و حتی تولید سوخت‌های بیولوژیکی به چوب وابسته‌اند. مدیریت پایدار جنگل‌ها و بهره‌برداری مسئولانه از چوب، نقش مهمی در حفظ محیط زیست و تأمین منابع طبیعی آینده دارد.

    در هنر و فرهنگ، چوب به عنوان ماده‌ای انعطاف‌پذیر و قابل شکل‌دهی، وسیله‌ای برای بیان خلاقیت انسان است. مجسمه‌سازان، نجاران و هنرمندان با استفاده از چوب آثار هنری منحصر به فرد خلق می‌کنند که هم جنبه‌ی کاربردی دارد و هم زیبایی بصری و ارزش فرهنگی. چوب در صنایع دستی، معماری سنتی و ابزارهای موسیقی نیز به وفور استفاده می‌شود و بخشی از میراث فرهنگی جوامع مختلف است.

    «چوب» مفهومی است که هم جنبه‌های کاربردی و صنعتی و هم جنبه‌های زیباشناسی و فرهنگی دارد. این ماده طبیعی، پایه‌ای برای ساخت، خلق و تزئین است و نقش مهمی در زندگی انسان، اقتصاد، هنر و محیط زیست ایفا می‌کند. چوب با دوام، انعطاف و زیبایی طبیعی خود، همواره یکی از منابع ارزشمند و حیاتی برای انسان‌ها باقی مانده است.

    ارجاع به لغت چوب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «چوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چوب

    لغات نزدیک چوب

    • - چو انداختن
    • - چوانداز
    • - چوب
    • - چوب آب آورد
    • - چوب آب یابی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.