آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۴

    تیر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / tir /

    تقویم Tir, Teer (the forth month of the Iranian calendar)

    Tir

    Teer

    چهارمین ماه سال شمسی

    بسیاری از جشنواره‌های فرهنگی در تیر برگزار می‌شوند.

    Many cultural festivals take place during Teer.

    در تیر روزها بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند.

    In Teer, the days are longer and the nights are shorter.

    اسم
    فونتیک فارسی / tir /

    arrow, shaft, dart, bolt

    arrow

    shaft

    dart

    bolt

    تیر, arrow, shaft, dart, bolt
    پیکان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    تیر از دو اینچی سرم رد شد.

    The arrow missed my head by two inches.

    تیر زهرآگین

    poisoned dart

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    تیر پردار

    a fledged arrow

    اسم
    فونتیک فارسی / tir /

    bullet, pellet, shell, ball, shot, slug, projectile

    bullet

    pellet

    shell

    ball

    shot

    slug

    projectile

    گلوله

    تیر را به هدف زد.

    He hit the bullet on the target.

    صدای سه تیر را شنیدم که پشت سرهم شلیک شد.

    I heard three shots fired in rapid succession.

    اسم
    فونتیک فارسی / tir /

    pole, post, beam, pylon, girder, mast, spar, stanchion, upright

    pole

    post

    beam

    pylon

    girder

    mast

    spar

    stanchion

    upright

    میله‌ای ضخیم و صاف

    یازده تیر چوبی سقف را نگه میداشت.

    Eleven wooden beams supported the roof.

    تیر پرچم را عمود کار گذاشتن

    to erect a flagpole

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تیر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    گلوله
    مترادف:
    پیکان خدنگ سهم ناوک
    مترادف:
    گلوله فشنگ
    مترادف:
    عطارد
    مترادف:
    چوب
    مترادف:
    سرطان
    مترادف:
    تاریک تیره سیاه کمرنگ
    مترادف:
    بهره بخش حصه قسمت
    مترادف:
    چوب‌دار بام دیرک (چادر کشتی) شاه تیر حمال
    مترادف:
    مرد اول بازی
    مترادف:
    چوبک وردنه

    سوال‌های رایج تیر

    تیر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تیر» در زبان انگلیسی به arrow ترجمه می‌شود.

    واژه «تیر» به معنای یک ابزار پرتابی است که معمولاً از چوب، فلز یا مواد دیگر ساخته می‌شود و برای پرتاب از طریق کمان یا سلاح‌های مشابه استفاده می‌شود. تیر در طول تاریخ به‌ویژه در جنگ‌ها، شکار، و ورزش‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این کلمه علاوه بر کاربرد فیزیکی، در برخی اصطلاحات و عبارات نیز به‌طور مجازی به‌کار می‌رود.

    ر معنای مجازی، «تیر» به معنای چیزی است که به‌طور سریع و مستقیم به هدف می‌رسد، مانند «تیر به هدف خوردن» که به معنای موفقیت در دستیابی به هدف است. همچنین، در فرهنگ‌های مختلف، واژه «تیر» در اشعار، داستان‌ها، و افسانه‌ها برای توصیف قدرت و دقت به‌کار رفته است. به‌طور مثال، در اسطوره‌ها، تیرها اغلب به‌عنوان سلاح‌هایی با قدرت شگرف و نماد دقت به تصویر کشیده می‌شوند.

    در برخی موقعیت‌ها، «تیر» همچنین به‌عنوان واژه‌ای در اصطلاحات دیگر، مانند «تیراندازی» یا «تیرکمان»، برای اشاره به ورزش‌ها یا فعالیت‌های مختلفی که در آن‌ها از تیر و کمان استفاده می‌شود، به‌کار می‌رود.

    ارجاع به لغت تیر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیر

    لغات نزدیک تیر

    • - تیتراژ
    • - تیدلی وینکس
    • - تیر
    • - تیر آهن
    • - تیر آهنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.