dark, blackish, black, dakling, unlit, lightless, gloomy, dim shadowy, aphotic, sooty
dark
blackish
black
dakling
unlit
lightless
gloomy
dim shadowy
aphotic
sooty
خاکستری تیره
dark gray
ابرهای تیره آسمان را بهسرعت میپیمودند.
Black clouds were scudding across the sky.
murky, dull, dismal, dusky, gloomy, turbid, sombre, dim, muddled, opaque, tarnished
murky
dull
dismal
dusky
gloomy
turbid
sombre
dim
muddled
opaque
tarnished
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شفقی تیره و تار
a dusky twilight
دریاچه آب تیره دارد.
The lake's has dusky water.
tense, strained
tense
strained
پساز این درگیری، ارتباط بین دو کشور تیره شد.
The dealing between the two countries was strained after the conflict.
سوءظن متقابل، محیط مذاکرات را تیره کرد.
Mutual suspicion fogged the atmosphere of the negotiations.
line, dash, hyphen, score, stroke
line
dash
hyphen
score
stroke
خط تیره یک کاراکتر جداکننده است.
The dash is a separating character.
معلم نکات مهم خط تیره را آموزش میدهد.
The teacher teach the important points of the line.
family, offspring, clan, scion, descendant
family
offspring
clan
scion
descendant
تیرهی درخت بلوط شامل گونههای مختلفی مانند بلوط سفید، بلوط قرمز و بلوط زنده است.
The oak tree family includes various species such as white oak, red oak, and live oak.
تیرهی شیرها به عظمت خشمآلودشان معروف هستند.
The lion clan is known for their fierce pride.
dark, murky, gloomy, ill-, mal-, bad
dark
murky
gloomy
ill-
mal-
bad
زن تیرهبخت
The ill-fated woman
تیرهدل
mal-minded
کلمهی «تیره» در زبان انگلیسی به Dark ترجمه میشود.
تیره معمولاً به حالتی گفته میشود که شدت نور کم است یا رنگ، سایه و روشنایی به گونهای است که فضای سنگینتر و کمنورتر به نظر میرسد. این واژه میتواند به رنگها، نور، فضاها یا حتی حال و هوای محیط اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، رنگهای تیره مانند مشکی، قهوهای تیره یا آبی تیره، حس عمق، آرامش یا حتی جدیت را منتقل میکنند. در محیطهای تاریک یا کمنور، اشیاء و جزئیات کمتر قابل مشاهده هستند و احساس سکوت، آرامش یا گاهی ابهام ایجاد میشود.
تیره میتواند جنبههای مختلف فیزیکی و روانی داشته باشد. از نظر فیزیکی، تیره بودن یک رنگ یا فضا به میزان جذب نور توسط آن بستگی دارد؛ هرچه نور کمتری بازتاب شود، رنگ یا محیط تیرهتر به نظر میرسد. از نظر روانی، فضاهای تیره میتوانند حس آرامش و امنیت ایجاد کنند یا در برخی موارد باعث ایجاد حس رازآلودگی، تعلیق و حتی ترس شوند. به همین دلیل، استفاده از رنگها و نورهای تیره در طراحی داخلی، عکاسی، سینما و هنر بسیار رایج است و میتواند حالت و جو خاصی به محیط یا اثر هنری بدهد.
در زندگی روزمره، واژه «تیره» برای توصیف بسیاری از پدیدهها به کار میرود. به عنوان مثال، آسمان تیره پیش از بارش باران یا شبهای بدون نور خورشید، اجسام یا لباسهای با رنگ تیره، و حتی مو یا پوست برخی افراد با رنگ تیره، همگی نشاندهنده ویژگی تیره بودن هستند. این ویژگی میتواند بیانگر زیبایی، رسمیت، وقار یا حتی محافظت در برابر نور زیاد باشد. انتخاب رنگهای تیره در پوشاک، دکوراسیون یا هنر، اغلب برای ایجاد حس ظرافت، جدیت یا کنتراست با عناصر روشن به کار میرود.
تیره همچنین در بیان استعاری و ادبی کاربرد دارد. در متون ادبی، شعر و داستان، واژه «تیره» میتواند نماد غم، ابهام، ناشناختهها یا شرایط دشوار باشد. نویسندگان و شاعران با استفاده از واژه تیره، قادرند احساسات پیچیدهای مانند ترس، تنهایی یا رازآلودگی را به مخاطب منتقل کنند. این کاربرد استعاری به غنای زبان و توانایی بیان مفاهیم غیرمستقیم کمک میکند و تجربه خواندن را عمیقتر و جذابتر میسازد.
از نظر علمی، تیره بودن رنگ یا محیط با مفاهیم نور و بازتابش مرتبط است. سطوح تیره نور را بیشتر جذب میکنند و کمتر بازتاب میدهند، بنابراین در فیزیک نور و اپتیک، درک ویژگیهای تیره اهمیت دارد. همچنین، در زیستشناسی، رنگهای تیره در پوشش جانوران و گیاهان نقش مهمی در حفاظت، استتار و جذب یا دفع نور ایفا میکنند. ویژگی تیره هم در محیط طبیعی و هم در زندگی انسانی کاربردهای گسترده و متنوع دارد و بخشی اساسی از تجربه بصری و احساسی ما را شکل میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تیره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیره