آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    سیاه به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / siyaah /

    black, ebony, sooty, pitch-black, coal-black, jet, sable, inky, pitchy, blackish, melan-

    black

    ebony

    sooty

    pitch-black

    coal-black

    jet

    sable

    inky

    pitchy

    blackish

    melan-

    سیاه, black, ebony, sooty, pitch-black, coal-black, jet, sable, inky, pitchy, blackish, melan-
    دارای رنگ مشکی

    گل قرمز در زمینه‌ی سیاه

    a red flower against a black background

    سینه‌ی سیاه اتلو

    the sooty bosom of Othello

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / siyaah /

    inky, dark, gloomy, murky

    inky

    dark

    gloomy

    murky

    تاریک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    پیدایش ابر سیاه نشانه‌ی باران است.

    The appearance of dark clouds is a sign of rain.

    آسمان سیاه بود و سایه‌ای بر تمام شهر انداخت.

    The sky was gloomy, casting a shadow over the entire town.

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / siyaah /

    black, Negro, Negroid, African American

    black

    Negro

    Negroid

    African American

    سیاه‌پوست

    جامعه‌ی سیاه‌ تاریخی غنی دارد که شایسته‌ی جشن گرفتن است.

    African American community has a rich history that deserves to be celebrated.

    بسیاری از رهبران سیاه‌ مشارکت‌های قابل توجهی در جامعه داشته‌اند.

    Many black leaders have made significant contributions to society.

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / siyaah /

    موسیقی crotchet

    crotchet

    واحد زمان در نت‌نویسی

    در آهنگ، چندین سیاه وجود داشت که به ریتم آن افزوده بود.

    In the song, there were several crotchets that added to its rhythm.

    او در مورد چگونگی شمردن سیاه‌ها در قطعه گیج شده بود.

    He was confused about how to count the crotchets in the piece.

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / siyaah /

    مجازی unpleasant, bad, miserable

    unpleasant

    bad

    miserable

    ناخوشایند، زشت

    او در سفر آخرش تجربه‌ی سیاهی داشت.

    She had an unpleasant experience during her last trip.

    نگرش سیاه او نسبت به همکارانش بر روحیه‌ی تیم تأثیر می‌گذارد.

    His bad attitude towards his coworkers is affecting team morale.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سیاه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسود اغبر تاریک تیره قره کبود کمرنگ مشکی
    متضاد:
    سپید سفید

    سوال‌های رایج سیاه

    سیاه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «سیاه» در زبان انگلیسی به black ترجمه می‌شود.

    این کلمه یکی از رنگ‌های اصلی است که در طیف رنگ‌ها به معنای نبود نور یا تاریکی کامل شناخته می‌شود. «سیاه» مفهومی گسترده دارد که علاوه بر توصیف ظاهری اشیاء، بار معنایی فرهنگی، روانشناختی و فلسفی نیز به همراه دارد.

    از نظر فیزیکی، سیاه رنگی است که هیچ نوری را بازتاب نمی‌کند و به همین دلیل به چشم ما تاریک و بدون رنگ دیده می‌شود. در طبیعت، اشیاء سیاه مانند شب، زغال‌سنگ یا پرهای برخی پرندگان، نمونه‌های بارزی از این رنگ هستند. این رنگ در هنر و طراحی به عنوان رنگی بنیادی به کار می‌رود که می‌تواند تضاد و عمق را در ترکیب‌بندی‌ها ایجاد کند.

    از لحاظ فرهنگی، رنگ سیاه در بسیاری از جوامع نمادهای متعددی دارد؛ به عنوان مثال، در بسیاری از فرهنگ‌ها، سیاه با مفهوم سوگواری، غم و اندوه همراه است و مردم در مراسم تشییع و عزاداری لباس‌های سیاه می‌پوشند. در مقابل، سیاه همچنین می‌تواند نماد شکوه، وقار، قدرت و رمز و راز باشد. این رنگ در مد و فشن به عنوان نشانه‌ای از ظرافت و سادگی شناخته می‌شود و لباس‌های سیاه اغلب با استایل رسمی و جدیت مرتبط هستند.

    در روانشناسی رنگ‌ها، سیاه می‌تواند تداعی‌کننده احساسات مختلفی مانند ترس، ناشناخته بودن، یا حتی محافظت باشد. افراد ممکن است در مواجهه با رنگ سیاه احساس امنیت یا برعکس احساس تهدید کنند، بسته به تجربیات و زمینه‌های فرهنگی آن‌ها. بنابراین، سیاه رنگی پیچیده است که می‌تواند بار معنایی متفاوتی در شرایط و افراد گوناگون داشته باشد.

    رنگ سیاه فراتر از یک رنگ صرف، یک عنصر مهم در هنر، فرهنگ و ارتباطات انسانی است که همواره جایگاه ویژه‌ای در زندگی روزمره و نمادپردازی‌های اجتماعی داشته است. این رنگ که گاه تاریکی مطلق را به یاد می‌آورد و گاه نشانه‌ای از زیبایی و وقار است، بخش جدایی‌ناپذیری از زبان بصری جهان ما محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت سیاه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سیاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سیاه

    لغات نزدیک سیاه

    • - سیانور
    • - سیاوش
    • - سیاه
    • - سیاه آب
    • - سیاه آمو
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.