آخرین به‌روزرسانی:

سرطان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarataan /

پزشکی cancer, carcinoma, carcin-

رشد بدخیم و بی‌رویه‌ی سلول‌ها

سرطان واگیردار نیست.

Cancer is not contagious.

سرطان او درمان شد.

His cancer was cured.

اسم
فونتیک فارسی / sarataan /

نجوم the fourth month of the Persian solar year, cancer

تیر ماه، خرچنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

این هوا برای سرطان خیلی خنک است.

This weather is too cool for cancer.

بیستم سرطان

the 20th of cancer

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرطان

  1. مترادف:
    خرچنگ
  1. مترادف:
    تیرماه
  1. مترادف:
    تومور بدخیم چنگار

ارجاع به لغت سرطان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرطان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرطان

لغات نزدیک سرطان

پیشنهاد بهبود معانی