axle, roller, rolling pin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او برای فشار دادن خمیر پیتزا از وردنه استفاده کرد.
He used a rolling pin to roll out the pizza dough.
نانوا قبلاز اینکه خمیر را بهشکل چونه درآورد، از وردنه برای صاف کردن خمیر استفاده کرد.
The baker used a roller to flatten the dough before shaping it into loaves.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وردنه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وردنه