فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

وردنه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

استوانه‌ای معمولاً چوبی برای پهن کردن خمیر

فونتیک فارسی

vardane
اسم

axle, roller, rolling pin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او برای فشار دادن خمیر پیتزا از وردنه استفاده کرد.

He used a rolling pin to roll out the pizza dough.

نانوا قبل‌از اینکه خمیر را به‌شکل چونه درآورد، از وردنه برای صاف کردن خمیر استفاده کرد.

The baker used a roller to flatten the dough before shaping it into loaves.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت وردنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وردنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وردنه

لغات نزدیک وردنه

پیشنهاد بهبود معانی