فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کاربردی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • وابسته به کاربرد
  • فونتیک فارسی

    kaarbordi
  • صفت
    applied, operational, pertaining to use or application, functional, applicatory
    • - علوم کاربردی

    • - applied sciences
    • - نمادهای کاربردی

    • - operational symbols
    • - مزایای کاربردی زیادی در حراج زدن وجود دارد.

    • - There are operational advantages in putting sales.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کاربردی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کاربردی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کاربردی

لغات نزدیک کاربردی

پیشنهاد بهبود معانی