فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کالبدشکافی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تشریح عملی

فونتیک فارسی

kaalbodshekaafi
اسم

پزشکی autopsy, necropsy, dissection, post-mortem

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

کالبدشکافی نشان داد که بیمار در اثر حمله‌ی قلبی مرده است.

The post-mortem showed that the patient died of a heart attack.

برای تعیین علت مرگ کالبدشکافی انجام شد.

An autopsy was performed to determine the cause of death.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کالبدشکافی

  1. مترادف:
    تشریح کالبدشناسی کالبدگشایی

ارجاع به لغت کالبدشکافی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کالبدشکافی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کالبدشکافی

لغات نزدیک کالبدشکافی

پیشنهاد بهبود معانی