فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کشتیار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دارای پیگیری و پافشاری زیاد
  • فونتیک فارسی

    koshtiyaar
  • صفت
    insistent, persistent
    • - کشتیار کسی شدن

    • - to beseech, to insist, to plead, to entreat, to importune, to exhort
    • - کشتیار او شدم که نرود؛ ولی رفت

    • - i pleaded with him not to go, but he did
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کشتیار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشتیار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کشتیار

پیشنهاد بهبود معانی