فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کشتیرانی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • کشتیرانی
  • to boat, to navigate, to sail, to steer (a boat), to pilot, to captain
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کشتیرانی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشتیرانی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کشتیرانی کردن

لغات نزدیک کشتیرانی کردن

پیشنهاد بهبود معانی