blind alley, dead-end street
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
احساس میکرد در یک کوچه بنبست بدون راه دررو گیر افتاده.
He felt like he was stuck in a blind alley with no way out.
کوچه بنبست به یک دیوار آجری خنم میشد.
The blind alley ended in a brick wall.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کوچه بن بست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوچه بن بست