آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

گردشگر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / gardeshgar /

tourist, motorist, ranger, sightseer

tourist

motorist

ranger

sightseer

توریست، سیاح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

گردشگر آلمانی

a German tourist

اینجا جاذبه‌های گردشگری زیادی دارد و افراد بسیاری هنگام تعطیلات به اینجا می‌آیند.

There are many tourist attractions here, lots of people come here for holidays.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گردشگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردشگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گردشگر

لغات نزدیک گردشگر

پیشنهاد بهبود معانی