tourist, motorist, ranger, sightseer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گردشگر آلمانی
a German tourist
اینجا جاذبههای گردشگری زیادی دارد و افراد بسیاری هنگام تعطیلات به اینجا میآیند.
There are many tourist attractions here, lots of people come here for holidays.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گردشگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گردشگر