زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

گیر انداختن به انگلیسی

معنی‌ها

to betray, to give up, to entrap, to corner, to catch, jam, snarl, stick, straiten, trap, wedge

to betray

to give up

to entrap

to corner

to catch

jam

snarl

stick

straiten

trap

wedge

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

عامیانه throw

throw

مجازی constrain

constrain

مکانیک engage

engage

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گیر انداختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گیر انداختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گیر انداختن

لغات نزدیک گیر انداختن

پیشنهاد بهبود معانی