با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ablation

æbˈleɪʃn̩ æbˈleɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ablations

معنی‌ها

noun
ریشه‌کنی، ساییدگی، قطع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
پزشکی قطع عضوی از بدن
noun
(جغرافیا) فرساب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ablation

  1. noun Surgical removal of a body part or tissue
    Synonyms: extirpation, cutting-out, limation, excision, sublation, wastage

ارجاع به لغت ablation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ablation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ablation

لغات نزدیک ablation

پیشنهاد بهبود معانی