فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ablation

æbˈleɪʃn̩ æbˈleɪʃn̩

شکل جمع:

ablations

معنی‌ها

noun

ریشه‌کنی، ساییدگی، قطع

noun

(جغرافیا) فرساب

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ablation

  1. noun surgical removal of a body part or tissue
    Synonyms:
    excision extirpation cutting-out wastage sublation limation

ارجاع به لغت ablation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ablation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ablation

لغات نزدیک ablation

پیشنهاد بهبود معانی