امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aborning

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
در حال زایش، در بدو تولد، در حال تولد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a project that died aborning
- طرحی که در آغاز کار با شکست مواجه شد
پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

  • die aborning

    1- مردن در حین تولد 2- در آغاز کار از بین رفتن

ارجاع به لغت aborning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aborning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aborning

لغات نزدیک aborning

پیشنهاد بهبود معانی