با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Achondroplastic

ˌeɪ.kənˈdrɒ.plæstɪk ˌeɪ.kɒn.drəˈplæst.ɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی (مربوط به بیماری) آکندروپلازی، نارویایی کرکرانک، غضروف نارویا
- The achondroplastic child played joyfully in the park.
- کودک مبتلا به آکندروپلازی با شادی در پارک بازی می‌کرد.
- Her achondroplastic features made her stand out in the crowd.
- ویژگی‌های بیماری غضروف نارویای او باعث می‌شد در میان جمعیت متمایز شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت achondroplastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «achondroplastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/achondroplastic

لغات نزدیک achondroplastic

پیشنهاد بهبود معانی