امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Affined

American: əˈfaɪnd British: əˈfaɪnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
پیوسته، وابسته، همبسته، خویشاوند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
(مهجور) متعهد، ملزم
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت affined

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affined

لغات نزدیک affined

پیشنهاد بهبود معانی