امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Afforest

əˈfɒrɪst əˈfɒrɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
تبدیل به جنگل کردن، جنگل‌کاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد afforest

  1. verb Establish a forest on previously unforested land
    Synonyms:
    forest

ارجاع به لغت afforest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afforest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/afforest

لغات نزدیک afforest

پیشنهاد بهبود معانی