امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alar

ˈeɪˌlɑːr ˈeɪˌlɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
بال‌مانند، بالچه‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
بالدار، بالچهدار، بالی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alar

  1. adjective Of or relating to the axil
    Synonyms:
    axillary
  1. noun A chemical sprayed on fruit trees to regulate their growth so the entire crop can be harvested at one time
    Synonyms:
    daminozide
  1. adjective Having or resembling wings
    Synonyms:
    alary aliform wing-shaped

ارجاع به لغت alar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alar

لغات نزدیک alar

پیشنهاد بهبود معانی