با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Am

m / / əm m / / əm m / / əm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb A1
هستم، اول شخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I am ready
- حاضرم
- seven AM
- ساعت هفت بامداد
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Am) امریسیم، عنصر امریسیم (نماد شیمیایی عنصر Americium)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد am

  1. symbol Modulation of the amplitude of the (radio) carrier wave
    Synonyms: americium, amplitude modulation, atomic number 95
  2. noun A master's degree in arts and sciences
    Synonyms: master-of-arts, ma, Artium Magister
  3. adverb Before noon
    Synonyms: ante-meridiem
  4. adjective Before noon
    Synonyms: ante-meridiem
  5. noun Amplitude-modulation broadcasting or sound transmission, characterized by the capability of transmitting over long distances and by a moderate to high level of noise and static
    Synonyms: fm, foreday, sideband

ارجاع به لغت am

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «am» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/am

لغات نزدیک am

پیشنهاد بهبود معانی