فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Autonomic

ˌɒtəˈnɑːmɪk ˌɔːtəˈnɒmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    مستقل، خودمختار، (زیست‌شناسی) ارادی، عمدی، (گیاه‌شناسی)خودبه‌خود، (کالبدشناسی) منسوب به دستگاه عصبی خودکار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت autonomic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autonomic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autonomic

لغات نزدیک autonomic

پیشنهاد بهبود معانی