فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Automotive

ˌɑːt̬əˈmoʊt̬ɪv ˌɔːtəˈməʊtɪv

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خودرو، مربوط به وسایل نقلیه خودرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the automotive industry

صنعت اتومبیل سازی

automotive principles

اصول خودپیشرانی (تحرک خود به خود)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد automotive

  1. adjective containing within itself the means of propulsion or movement
    Synonyms:
    self-propelled self-propelling

ارجاع به لغت automotive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «automotive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/automotive

لغات نزدیک automotive

پیشنهاد بهبود معانی