فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Self-propelled

ˈselfprəˈpeld ˈselfprəˈpeld

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خودکششی، خودرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The self-propelled missile flew through the air with incredible speed and accuracy.

این موشک خودکششی با سرعت و دقت باورنکردنی در هوا پرواز کرد.

The self-propelled vacuum cleaner sucked up dirt and debris as it went.

جاروبرقی خودرو در حین حرکت خاک و آشغال را می‌مکید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-propelled

  1. adjective moved forward by its own force or momentum
    Synonyms:
    automotive self-propelling

ارجاع به لغت self-propelled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-propelled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-propelled

لغات نزدیک self-propelled

پیشنهاد بهبود معانی