فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Autopilot

ˈɑːt̬oʊˌpaɪlət ˈɔːtəʊˌpaɪlət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رجوع شود به: automatic pilot

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد autopilot

  1. noun a cognitive state in which you act without self-awareness
    Synonyms:
    automatic pilot
  1. noun a navigational device that automatically keeps ships or planes or spacecraft on a steady course
    Synonyms:
    automatic pilot robot pilot

ارجاع به لغت autopilot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autopilot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/autopilot

لغات نزدیک autopilot

پیشنهاد بهبود معانی