آخرین به‌روزرسانی:

Autoplasty

معنی

noun

(جراحی) پیوند زدن بخشی از پوست (و غیره‌ی) بیمار به خود او، خودپیوندی، خوددشتاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد autoplasty

  1. noun tissue that is taken from one site and grafted to another site on the same person
    Synonyms:
    autograft

ارجاع به لغت autoplasty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autoplasty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/autoplasty

لغات نزدیک autoplasty

پیشنهاد بهبود معانی