امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Balancer

American: ˈbælənsər British: ˈbælənsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
متعادل‌کننده، ترازودار، اکروبات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد balancer

  1. noun Either of the rudimentary hind wings of dipterous insects; used for maintaining equilibrium during flight
    Synonyms:
    halter haltere

ارجاع به لغت balancer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «balancer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balancer

لغات نزدیک balancer

پیشنهاد بهبود معانی