با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Becquerel

ˌbekəˈrel ˌbekəˈrel
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سنجه‌ی بکرل (معیار سنجش تباهی تابشگری radioactive decay بر حسب تعداد اتم‌های متلاشی‌شده در هر ثانیه - مخفف آن: Bq)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد becquerel

  1. noun French physicist who discovered that rays emitted by uranium salts affect photographic plates (1852-1908)
    Synonyms: Henri Becquerel, antoine henri becquerel

ارجاع به لغت becquerel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «becquerel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/becquerel

لغات نزدیک becquerel

پیشنهاد بهبود معانی