با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bicarbonate

baɪˈkɑːrbənət ˌbaɪˈkɑːbənət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بی کربنات دو سود، جوش شیرین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bicarbonate

  1. noun A salt of carbonic acid (containing the anion HCO3) in which one hydrogen atom has been replaced; an acid carbonate
    Synonyms: hydrogen-carbonate

ارجاع به لغت bicarbonate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bicarbonate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bicarbonate

لغات نزدیک bicarbonate

پیشنهاد بهبود معانی