امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blood Relative

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
خویشاوند خونی link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She is a blood relative of mine.
- او از خویشاوندان خونی من است.
- Only blood relatives were allowed to visit him in the hospital.
- فقط خویشاوندان خونی اجازه داشتند در بیمارستان به ملاقات او بروند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blood relative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blood relative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blood-relative

لغات نزدیک blood relative

پیشنهاد بهبود معانی