امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blowfly

ˈbloʊflaɪ ˈbləʊflaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
جانورشناسی مگس گوشت (انواع مگس‌های دوباله به نام Calliphoridae که تخم خود را بر زخم بدن یا روی لاشه و حتی پوست بدن می‌گذارند) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blowfly

  1. noun Large usually hairy metallic blue or green fly; lays eggs in carrion or dung or wounds
    Synonyms:
    blow fly

ارجاع به لغت blowfly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blowfly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blowfly

لغات نزدیک blowfly

پیشنهاد بهبود معانی