آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bondservant

American: ˈbɒndˌsɜːvənt British: ˈbɒndˌsɜːvənt

معنی bondservant

noun

کسی که به‌طور رسمی متعهد باشد (به‌طور معمول به‌دلیل بدهی) مدت معینی بیگاری و نوکری کند

noun

بنده، برده، بیگار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bondservant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bondservant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bondservant

لغات نزدیک bondservant

پیشنهاد بهبود معانی