با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Borgia

    ˈbɔːrdʒə ˈbɔːdʒə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    نام خانوادگی سزار (Cesare) برژیا (1475-1507) و لوکریسیا (Lucrezia) برژیا (1480-1519)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد borgia

    1. noun Italian noblewoman and patron of the arts (1480-1519)
      Synonyms: Lucrezia Borgia, Duchess of Ferrara
    2. noun Italian pope whose nepotism put the Borgia family in power in Italy (1378-1458)
      Synonyms: Calixtus III, Alfonso Borgia
    3. noun Italian cardinal and military leader; model for Machiavelli's prince (1475-1507)
      Synonyms: cesare borgia
    4. noun Pope and father of Cesare Borgia and Lucrezia Borgia (1431-1503)
      Synonyms: alexander vi, Pope Alexander VI, Rodrigo Borgia

    ارجاع به لغت borgia

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «borgia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/borgia

    لغات نزدیک borgia

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی