Brass Knuckles

    ˈbræsˈnəkl̩z brɑːsˈnʌkl̩z
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    در انگلیسی بریتانیایی به جای brass knuckles از knuckle-duster استفاده می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    brass knuckles, پنجه‌بوکس (یکی از انواع سلاح‌های سرد)
    انگلیسی آمریکایی پنجه‌بوکس (یکی از انواع سلاح‌های سرد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - She was surprised to find brass knuckles hidden in her brother's dresser drawer.
    - او از پیدا کردن پنجه‌بوکسی که در کشوی کمد برادرش پنهان شده بود، شگفت‌زده شد.
    - The gang member used brass knuckles to intimidate and threaten his rivals.
    - این عضو باند خلافکاران از پنجه‌بوکس برای ترساندن و تهدید رقبایش استفاده می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت brass knuckles

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «brass knuckles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brass-knuckles

    لغات نزدیک brass knuckles

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند