Brigantine

ˈbrɪɡəntiːn ˈbrɪɡəntiːn
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    کشتی دزدان دریایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد brigantine

  1. noun Two-masted sailing vessel square-rigged on the foremast and fore-and-aft rigged on the mainmast
    Synonyms: hermaphrodite-brig

ارجاع به لغت brigantine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brigantine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brigantine

لغات نزدیک brigantine

پیشنهاد بهبود معانی