Burdock
ˈbɜrːdɑːk
ˈbɜːdɒk
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
گیاه‌شناسی
بابا آدم (گونه‌های جنس Arctium از خانواده‌ی composite که سرگل‌های قرمز آن از تیغه‌ای قلاب‌مانندی پوشیده شده است)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد burdock
-
noun Any of several erect biennial herbs of temperate Eurasia having stout taproots and producing bursSynonyms:clotbur
ارجاع به لغت burdock
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «burdock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burdock
لغات نزدیک burdock
- - burdened with
- - burdensome
- - burdock
- - bureau
- - bureaucracy