Burst Into Tears

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
زیر گریه زدن / ناگهان شروع به گریه کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- She burst into tears when she heard the news.
- وقتی خبر را شنید، زیر گریه زد.
- The child burst into tears after falling down.
- کودک پس از زمین خوردن ناگهان شروع به گریه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت burst into tears

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burst into tears» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burst-into-tears

لغات نزدیک burst into tears

پیشنهاد بهبود معانی