Busk

    bʌsk bʌsk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - intransitive
    انگلیسی بریتانیایی موسیقی موسیقی نواختن در خیابان، اجرای خیابانی (برای کسب درآمد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The talented musician decided to busk on the busy city streets, hoping to earn some money.
    - این نوازنده‌ی بااستعداد تصمیم گرفت در خیابان‌های شلوغ شهر به امید کسب درآمد، به اجرای خیابانی بپردازد.
    - Every weekend, a group of friends gather in the park to busk and entertain the passersby with their music.
    - هر آخرهفته، گروهی از دوستان در پارک جمع می‌شوند تا به اجرای خیابانی بپردازند و با موسیقی خود رهگذران را سرگرم کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت busk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «busk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/busk

    لغات نزدیک busk

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند