بوسکین (چکمهای بنددار که تا ساق پا یا زانو میرسد)
She admired the intricate design of the buskin.
طراحی پیچیدهی بوسکین را تحسین کرد.
The buskin was made of high-quality leather.
بوسکین از چرم مرغوب ساخته شده بود.
سینما و تئاتر تراژدی (بهویژه شبیه تراژدی درام یونان باستان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The play was an buskin.
این نمایش تراژدی بود.
The play was a modern-day buskin that attempted to capture the essence of ancient Greek drama.
این نمایش تراژدی مدرنی بود که سعی داشت ماهیت درام یونان باستان را به تصویر بکشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «buskin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buskin