امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cabdriver

    ˈkæbˌdraɪvər ˈkæbˌdraɪvə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    راننده‌ی تاکسی، تاکسیران (cabbie و cabby هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Tehran cabbies are very talkative.
    - رانندگان تاکسی تهران خیلی پرحرف هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cabdriver

    1. noun Someone who drives a taxi for a living
      Synonyms:
      taxidriver taximan cabman bullwhacker cabby hack driver livery driver

    ارجاع به لغت cabdriver

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cabdriver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cabdriver

    لغات نزدیک cabdriver

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return