با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Caber

    ˈkeɪbər ˈkeɪbə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cabers

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    ورزش کیبر (میله‌ی نسبتاً دراز و سنگینی که برای سنجش زور بازو در اسکاتلند پرتاب می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The athlete hoisted the caber effortlessly, showcasing his immense strength.
    - این ورزشکار بدون هیچ زحمتی کیبر را بالا برد و قدرت فوق‌العاده‌ی خود را به نمایش گذاشت.
    - In traditional Scottish sports, participants showcase their prowess by successfully flipping a hefty caber.
    - در ورزش‌های سنتی اسکاتلند، شرکت‌کنندگان با پرتاب موفقیت‌آمیز کیبر سنگین، قدرتشان را نشان می‌دهند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت caber

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «caber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caber

    لغات نزدیک caber

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی