آخرین به‌روزرسانی:

Cause Pain

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

باعث درد شدن، درد ایجاد کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The injury caused him severe pain.

جراحت باعث درد شدید او شد.

His betrayal caused her a lot of emotional pain.

خیانت او باعث درد عاطفی زیادی برای او شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cause pain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cause pain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cause-pain

لغات نزدیک cause pain

پیشنهاد بهبود معانی